دقت کردید معمولا اکثر صاحبان مشاغل و کارفرمایان (نه همه!) پروژه‌هاشون عجله‌ای هست و در کمترین زمان می‌خوان که نتیجه کار رو ببینن. از طرفی چون شنیدن که  کیفیت بسیار مهمه دنبال نیروی کاربلدی هستند که به بهترین شکل ممکن کار رو پیاده سازی کنه... مثلا یک نمونه اپلیکیشنی که رقیبشون با سرمایه 4 میلیاردی بالا آورده و مارکتینگش رو در طول دو سال انجام داده رو الگو قرار می‌دهند و با بودجه‌ی پنجاه میلیونی می‌خواهند که در سه ماه به اون نقطه برسند!!! (لُب کلام اینکه هم خر رو می‌خواهند و هم خرما را ! )

یک مثلث بخت برگشته‌ای هست که اضلاعش کیفیت، زمان و پوله ... با بررسی پروژه‌های مختلف می‌بینیم که مدیران با توجه به شرایط بازار، فرصت‌ها و توان کسب و کارشان نمی‌توانند به سه ضلع به یک اندازه بها بدهند یعنی یا باید پول بیشتری به نیروی متخصص پرداخت کنند و در زمان نسبتا کوتاه‌تری کیفیت خوبی بدست آورند یا اینکه زمان بیشتری رو به اجرای پروژه اختصاص بدهند و نیروی کمتری رو درگیر اجرا بکنند پس هزینه‌ی کمتری پرداخت میشه و کیفیت هم همچنان حفظ خواهد شد و گاهی هم به اشتباه کیفیت رو فدای زمان و پول می‌کنند که معمولا نتیجه‌ی بدست اومده دوام چندانی نداره و آنها رو در فاز توسعه با مشکلات بسیاری روبرو میکنه.

خلاصه مطلب اینکه وقتی به شرکت یا شخصی سفارش برنامه نویسی سایت یا اپلیکیشنی رو میدید یا از گرافیسیت می‌خواهید که فلان بروشور رو براتون طراحی کنه یا اینکه از مدیر بازاریابی تقاضای طراحی و اجرای کمپین تبلیغاتی رو دارید، به فکر این سه ضلع باشید، طرف سوپرمن نیست! معجزه‌ای هم در کار نیست (اگر فرد متخصصی که انتخاب کردید با وجدان، حرفه‌ای و اخلاق‌مدار باشه) زمان و قیمت معقولی رو برای اجرای پروژه اعلام میکنه پس به قول بازاری‌های قدیم لازمه به خودمون یادآور بشیم که هیچ گرونی بی حکمت نیست و هیچ ارزونی هم بی‌دلیل نیست. با مشاوره، تحقیق کافی و بررسی شرایط تصمیم بگیرید که چطور تعادل رو بین این سه ضلع برقرار کنید یا اینکه کدام یک از این سه ضلع می‌تواند کمرنگ تر باشد.

مشاوره و آموزش تخصصی کسب و کار با اوژن استوار
کتاب سفری از کارمندی به کارآفرینی