در دورانی که مشغول اجرای ایدهها و توسعهی پروژههایم بودم، تعدادی از دوستانم وقت خود را در دانشگاهها میگذراندند و برای نوشتن پروژههای درسیشان از من کمک میخواستند! پروژههایی که از نظر من بسیار ساده و پیش پا افتاده بود برای آنان پیچیده و غیر قابل اجرا به نظر میرسید! به عبارتی هیچ از آن سر در نمیآوردند! آنجا بود که متوجه شدم مسیر درستی را برای تحصیل علم (به معنای کاربردی) انتخاب کردهام. با خود فکر میکردم دانشجویی که از پس چنین پروژهی سادهای بر نمیآید چگونه میخواهد وارد بازار کار شود؟!
اشتباه نکنید، من مخالف دانشگاه رفتن نیستم، اما معتقدم تحصیل علم فقط به معنای دانشگاه رفتن نیست! سالهاست که نظام آموزشی قدیمی و ناکارآمد کشورمان فارغالتحصیلان بیکار تحویل جامعه میدهد. با جستجویی ساده میتوانید از آمار اسف بار فارغالتحصیلان بیکار یا به عبارتی جویای کار اطلاع یابید. وقتی پای صحبت دانشجویان مقاطع بالاتر مینشینی متوجه میشوی بسیاری از دانشجویان ما که قصد ادامه تحصیل دارند به واقع عاشق علم آموزی نیستند! اما چون برنامهای برای ورود به بازار کار ندارند و نمیدانند که چه باید بکنند، ادامه تحصیل را هدف خود قرار دادهاند که بیکار نباشند!
پیشنهاد من به شما این است که اگر به هر دلیلی تصمیم گرفتید در دانشگاه تحصیل کنید و یا رشتهی تحصیلی شما به گونهای بود که مجبور بودید از طریق تحصیلات آکادمیک آن را پیش ببرید، حتما در کنار آن از موسسات آموزشی خصوصی که اطلاعات بهروز و مناسب با نیاز بازار در اختیارتان قرار میدهند نیز استفاده نمایید. راه موفقیت در اقتصاد کنونی، کسب تخصص واقعی در راستای نیاز بازار یا به عبارتی نیاز مردم است که متاسفانه دانشگاهها در این امر ضعیف عمل کرده است.
بسیار مهم است که در این مرحله از مسیر رشد به تعریف مشترکی از علم آموزی برسیم و زمانی که این واژه را در قسمت های بعدی استفاده میکنم دقیقا بدانیم منظورمان چه چیزی است. روشهای غلط آموزشی در مدارس و دانشگاهها باعث شده تا بسیاری از واژهی علم آموزی فراری باشند و به یاد نگرانیهای شب امتحان، انبوهی از جزوات و کتابهایی که صرفا با هدف قبولی در امتحانات خوانده شده بیافتند. واقعیت این است که فرآیندی که پیشتر در سیستم آموزشی کشورمان تجربه کردیم و همچنان در حال اجرا است اصلا علمآموزی نیست!!!
علم آموزی راهی برای خودشناسی است، درک قوانین جهان پیرامون خود است، راه و رسم ارزشآفرینی است، رسیدن به تفکر ثروتآفرین است تا بتوانیم زندگی توام با آسایش و آرامش را برای خود و دیگران بسازیم. اگر علمی که کسب میکنیم نتواند ارزشی مادی و معنوی خلق کند پس به چه دردی میخورد؟!
پس با توجه به تعریف فوق علم آموزی نه تنها خسته کننده، بی فایده و دردناک نیست بلکه بسیار لذت بخش و شیرین است. کشف حقایق اشیا همیشه هیجان انگیز است. خبر خوب آنکه فرآیند لذت بخش آموختن تمامی ندارد، شما باید متناسب با تغییرات و پیشرفت علم و تکنولوژی خود را بهروز نگاه دارید و به طور مستمر در حال آموختن و مطالعه باشید. من نیز در مسیر کسب و کارم با این موضوع بارها مواجه شدم و با وجود اینکه برنامهنویسی در محیط ویندوز را بخوبی میدانستم و چند پروژهی موفق و پولساز را تجربه کرده بودم اما تغییرات بازار به سمت بستر وب و اپلیکیشنهای موبایل را میدیدم. از این جهت، تصمیم گرفتم علم پیادهسازی کسب و کارهای آنلاین را از طریق کارآموزی در شرکتهای طراحی وب بدست آورم. در آن برهه کارآموزی برای من انتخاب هوشمندانهای بود چراکه بدون پرداخت هزینه مهارت و دانش بازار پیش رو را بدست میآوردم و هم رزومهای برای حرکتهای احتمالی بعدی آماده میشد.
پیشنهاد : مطلب " چریکهای تندآموز" را بخوانید.
در بخش بعدی به شما خواهم گفت که چگونه در کمتر از 3 روز استخدام شدم!