مدیریت کارهای اجرایی در کنار آموزش و مشاوره انرژی بسیاری از من میگرفت و هر روز با چالشهای گوناگونی روبرو بودم که مقابله با اونها ذهنم رو خسته میکرد. خستگی جسمی رو با کمی خواب میشه برطرف کرد اما خستگی ذهن جز با سفر و گردشگری برطرف نمیشه.
هدف از سفر کردن فقط رفع خستگی و خوشگذرونی نیست. احتمالا شما هم این جمله رو بارها شنیدین "بسیار سفر باید تا پخته شود خامی" درک این جمله زمانی اتفاق میافته که پای در مسیر بگذاری. به واقع که سفر چه ایرانگردی باشه چه جهانگردی، چه یک تور لوکس در هتلی هفت ستاره باشه چه کولهگردی و اقامت در هاستل، موجب رشد و پختگی ما میشه و نگاهمون رو نسبت به جهان هستی و مسائل پیرامون اون تغییر میده.
من بیشتر سفرهام رو به تنهایی رفتم. اگر تنها سفر کنید فرصت بسیار خوبی برای تفکر و خودشناسی بدست میارید، اگر با گروه سفر کنید کار تیمی و درک شرایط دیگران رو یاد میگیرید. سفر مهارتهای ارتباطی ما رو تقویت میکنه و البته اهمیت آموختن زبان دوم رو هم بهمون یادآور میشه. دیدن بازارهای مختلف و شناخت نیاز مردمانی با فرهنگهای متفاوت در رسیدن به نگاهی فرصتیاب بهمون کمک میکنه. بسیاری از کسب و کارهای نوپا در ایران الگو گرفته از کسب و کارهای موفق خارجی هستن، سفر کردن این الگوها رو جلوی دید شما قرار میده.
از این رو هست که آقای فرانسیس بیکن گفته "کسی که به سرزمینی سفر کند و مختصر آشنایی به زبان رایج آن قوم داشته باشد، به مدرسه میرود نه به سفر" اینطوری بگم براتون که سفر کلید فهم زندگی و رسیدن به ایدههای نو در کار و کسب هست.
به همین دلیل هست که هر ساله به سفر میرم و این مهم رو به دیگران نیز توصیه میکنم. در صفحهی اوژن ادونچر به ایدی @ozhan_adventure شروع به نوشتن داستان سفرهام کردم. امیدوارم مطالعهی اونها بتونه راهنمای سودمندی برای شما باشه.