فرض کنید من قصد دارم روی فروش دمنوشها و عرقیجات گیاهی فعالیت کنم و محصولات متنوعی برای درمان یا پیشیگیری از بیماریها در این حوزه وجود دارد. تصمیمی که اکثر دوستان میگیرن این هست که فروشگاهی آنلاین با دستهبندیهای متنوع ایجاد کنن و انواع محصولات رو در اون تعریف کرده و همانند یک عطاری بزرگ برای جذب مخاطب به تبلیغ بپردازن... اگرچه داشتن طیف وسیعی از کالا در نگاه اول جذاب به نظر میرسه اما تبلیغ این سبد کالای وسیع به بودجهی بالایی نیازدارد و اگر بودجه و توان تبلیغاتی من به حد کافی قوی نباشد عملا آن سبد کالا و خدمات وسیع برای من سودآوری نخواهد داشت.
پس بهتر است به جای آن همه شلوغی روی یک بازار کوچکتر متمرکز شوم و مثلا برای کنترل دیابت یا پاکسازی کبد چرب محصولاتی را گرد هم آورم.
در این حالت است که در زمان تبلیغ محتوایی اختصاصی برای پیشگیری و یا کنترل دیابت تولید خواهم کرد که فرد مبتلا به این بیماری به سادگی به آن جذب می شود و پس از ورود به سایت یا اینستاگرام من با انبوهی از مطالب با کیفیت و مرتبط با معضلش روبرو خواهد شد.
حال از شما سوالی دارم، اگر شما به عنوان مخاطب مبتلا به دیابت، وارد صفحه اینستاگرام یا وب سایتی شوید که فقط در خصوص معضل و مشکل شما مطالبی نوشته بیشتر جذب می شوید یا وب سایتی که از هر بیماری و موضوعی مطلبی دارد؟؟؟
مسلما هر چه محتوا تخصصی تر و مرتبط تر با نیاز و معضل مخاطب باشد، جذب بیشتر و بهتری خواهد داشت، چرا که شما اکنون درگیر دیابت هستید و راهکارهای درمان ریزش مو به کارتان نمیآید.
در همان ابتدای راه اندازی بیزینسمان اگر به درستی بازار هدف و niche market کسب و کارمان را انتخاب نکنیم تا ثریا میرود دیوار کج... و پس از صرف کلی وقت و هزینه هیچ نتیجه ای نخواهیم گرفت یا نسبت به انرژی و سرمایه گذاشته شده بازدهی لازم را نخواهیم داشت.
واژه niche market که در این متن و مقاله پیشین به آن اشاره کردم به معنای جایگاهیابی کسب و کار و تعیین بازار هدف کوچکتر مطابق با مثال فوق است.
ادامه دارد...