پس از مشخص کردن پرسونای مخاطب نوبت به تعیین سبد کالا و خدمات می رسد .فرض کنید من قصد راهاندازی یک کتابفروشی به صورت آنلاین رو دارم و سرمایه زیادی هم برای این پروژه ندارم. در شروع کار تصمیم هوشمندانهای میگیرم، به جای اینکه کلیهی کتابهای متنوع در هر شاخهای رو گردآوری کنم روی یک بازار کوچکتر متمرکز میشم و سبد کالا و خدماتم رو بر اساس اون میچینم.
من تصمیم میگیرم در حوزهی آموزش زبان انگلیسی به کودکان فعالیت کنم و کتب مربوطه رو در سبد کالا و خدماتم داشته باشم. این به معنای تهیهی طیف وسیعی از کتابهای آموزشی زبان کودکان، کتابهای داستان محور با هدف تقویت زبان ، کتابهای نقاشی با هدف آموزش زبان ، ویدئوها و کارتونهای آموزش زبان کودک و... است.
حال اگر بخوام کمی سبد کالام رو گسترش بدم، به بازیهای فکری مرتبط به آموزش زبان رو میارم. دقت داشته باشید این بازیهای فکری صرف سرگرمی نبوده و باز هم با هدف اصلی بیزینس من که رفع نیاز مخاطب در زمینهی آموزش زبان به کودک هست همخونی داره و نسبت به کتاب آموزشی که اصل سبد کالای من رو تشکیل میده، حجم کوچکی رو اشغال کرده... در حوزهی خدمات نیز می تونم روی آموزش حضوری، رفع اشکال آنلاین، برگزاری کارگاههای ویژه کودکان و... مانور بدم و خدماتی داشته باشم.
پس دقت بفرمایید من در عین حال که سبد کالام جور هست و انواع محصولات و خدمات مرتبط این بازار رو دارم تمرکزم رو هم روی نیاز مخاطب هدفم حفظ کردم و پراکنده کاری که منجر به هدر رفت وقت و سرمایهام میشه نداشتم.
همان طور که مشاهده کردید ما در قدم دوم راه اندازی کسب و کارمون، بر اساس بازار هدفی که انتخاب کردیم، نسبت به چیدن سبد کالا و خدماتمون اقدام میکنیم. ما باید به طور دقیق و شفاف بدونیم که قرار هست چه محصولات و خدماتی رو برای رفع کدام نیازهای مخاطبان هدف در سبد کالامون داشته باشیم. باید دقیقا بدونیم که هر کدوم از این محصولات چگونه مشکل مخاطب رو حل میکنه، باید دقیقا بدونیم که محصولات و خدمات ما نسبت به محصولات و خدمات رقبا چه برتری داره و چرا کسی باید اونها رو خریداری بکنه...
قدم اول : مخاطب هدف رو شناسایی کنید و جایگاهیابی کسب و کار رو انجام بدید.
قدم دوم : سبد کالا و خدماتتون رو بر اساس نیاز مخاطبان بچینید.
مراحل رو به ترتیب دنبال کنید و مقالهای رو جا نندازید...
ادامه دارد...