درمطلب پیشین از آمیخته بازاریابی صحبت کردیم و در این مطلب به نقش محصول در فرآیند بازاریابی می پردازیم. همون طور که میدونید بازاریابی محصولی که کیفیت بالایی داره به مراتب آسونتر از محصولی هست که بیکیفیته! چون محصول با کیفیت و عالی، مشخصههای خوب بیشتری رو برای ارائه به بازار هدفش داره و همین موضوع باعث میشه که مشتری بعد از خرید و استفادهی محصول کیف کنه! (کیفیت منجر به کیف مشتری میشه) و در ادامه برای اشتراک این تجربهی خوب محصول شما رو، کسب و کار شما رو به دیگران توصیه کنه...
به عبارتی برای رسیدن به تبلیغات دهان به دهان یا سینه به سینه (Word Of Mouth) توسط مشتری که اثربخشترین نوع تبلیغ هم هست، لازمه که دستی سر روی محصولات و خدماتمون بکشیم و اونها رو تا رسیدن به کیفیت عالی توسعه بدیم.
کیفیت بالا در کنار گارانتی محصولات به کسب اعتماد مخاطبان کمک میکنه و شما رو در مقایسه با رقباتون جلوتر میاندازه... حالا اگر محصولات رقبا هم با کیفیت بود و گارانتی میدادن، تکلیف چیه؟ ما باید همواره محصولاتمون رو بروز کنیم و مشخصههای جدیدی به اونها اضافه کنیم اگر در مورد برخی از محصولات چنین چیزی امکان نداشت لازمه که روی عناصر دیگر بازاریابی کار بشه... اگر چه تمرکز اولیهی ما روی عنصر محصول هست، اما بازاریابی عناصر دیگری مثل قیمت، بسته بندی و... نیز داره که همهی اونها روی انتخاب مشتری و برتری شما نسبت به رقبا تاثیر میذاره (در مطالب بعدی دونه دونه توضیح میدم).
نکتهی بسیار بسیار مهم برای تقویت عنصر محصول، بهینهسازی اون با توجه به نیاز بازار و مخاطب هدف هست. خاطرتون هست در پنج یا شش مقاله قبل، اولین قدم راهاندازی کسب و کار رو شناخت مخاطب و نیازش گفتم. چراکه این شناخت روی تک تک عناصر بازاریابی و تصمیمات ما تاثیر اساسی میگذاره، یعنی همواره متوجه مخاطب هدف هستیم که چه نیازهایی داره، چه فیدبکهایی پس از خرید به ما میده تا در عناصر مختلف بازاریابی مثلا محصول، قیمت گذاری ، بستهبندی، روابط_عمومی و... اونها رو در نظر بگیریم.