انسان به طور ذاتی دوست داره آینده رو پیش بینی کنه! یکی از این موارد پیش بینی نتیجهی خرید یه محصوله، مشتری شما وقتی میخواد محصولی رو بخره به اتفاقهای بعد از خرید فکر میکنه...
این سناریوها رو در نظر بگیرین، اگر سینمای خانگی بخرم میتونم دوستای فیلمبازم رو دعوت کنم و فیلمها رو باکیفیت بالاتری ببینیم، اگر در دورهی زبان آنلاین فلان موسسه ثبتنام کنم میتونم در پایان کرونا مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم و یه قدم به هدفم که مهاجرته نزدیکتر بشم، اگر از طرح تابستانهی فلان شرکت استفاده کنم میتونم با قیمت مناسب یه فروشگاه اینترنتی راهاندازی کنم و محصولاتم رو در بستر وب به فروش بذارم و سود بیشتری بدست بیارم...
این مثالها پیشبینیهای خوشبینانهی آیندست که من و شما رو به عنوان مشتری به خرید محصولی هدایت میکنه، پس خوبه که این تصاویر و داستانها رو تو ذهن مخاطب هدف مون بکاریم. مثل یه دونه میمونه که به مرور با مشاهدهی محتواهای مشابه قوت میگیره و رشد میکنه و به یه ثمر که خرید محصول و خدمت شماست منجر میشه...
اگر هر روز با تصاویر اندامهای فیت روبهرو بشید و این داستان رو بشنوید که زنان و مردان خوشاندام بیشتر مورد توجهاند و اقبال بیشتری در ایجاد رابطه دارن، احتمال اینکه به خرید برنامهی غذایی دکتر فلان بله بگید بیشتر میشه، شما پیشبینی میکنید که با کاهش وزن جذابتر میشید، پس براش اقدام میکند.
کاری کنید مخاطب پیشبینیهای خوبی دربارهی شما و محصولتون داشته باشه چون در غیر این صورت اگر پیشبینی کنه که خرید این محصول واسش داستان میشه و هر روز باید با پشتیبانی تماس بگیره از خریدش منصرف میشم!