شخصیت کاریزماتیک یک ابزار قدرتمند برای بازاریابی هست... رو چه حساب این حرف رو میزنم؟
من تصور میکنم، استیو جابز این کاریزما رو داشت، کاراکتر منحصر به فرد و سخنرانی‌های او باعث موفقیت اپل شد. این برند تا سال‌های متمادی، رتبه‌ی اول خلاق‌ترین برند دنیا رو یدک می‌کشید و مردم عاشق محصولات و خود استیو جابز به عنوان رهبر این جریان بودن... اما بعد از فوت او، آمارها به شکل عجیبی افت کرد و این نشونه‌ی نقش کلیدی او در رشد و رهبری این برند بوده...

رهبر بودن، همانند استیو جابز، فراتر از اثبات و تایید اجتماعی هست... اینطوری براتون بگم که مخاطب‌های شما می‌خوان و دوست دارن که به سمتی هدایت و رهبری بشن. اونها دنبال یک یا چند رهبر قابل اعتماد در حوزه‌های مختلف هستن و به طور شهودی معتقدن یک رهبر دارای چشم‌انداز مثبت نسبت به آینده هست، از این رو باید او رو تا رسیدن به اهداف و چشم اندازش دنبال و یاری کنن. استیو جابز در سخنرانی‌هاش به خوبی چشم‌انداز و اهداف اپل رو برای مخاطبان ترسیم می‌کرد.

اینکه شما بتونید حس و نگاهی رو در مخاطب هدف ایجاد کنید که برند شما رو دنبال و حمایت کنه، نیازمند استراتژی دقیق، سیاست‌گذاری هوشمندانه و داستان‌سرایی استادانه هست...

به این صورت که مخاطب شما باید چشم‌اندازی که بر اساس داستان‌ها روایت می‌کنید رو بخوبی درک و دنبال کنه و در ادامه به طرق مختلف مثل خرید کردن از شما یا معرفی‌تون به دیگران، شما رو در رسیدن به اون چشم‌اندازی یاری کنه...

این حمایت و همراهی گاهی با کامنتی محبت‌آمیز صورت میگیره و گاهی با صف بستن جلوی شعبات شما برای اینکه نفر اولی باشن که نسخه‌ی جدید محصولات‌تون رو می‌خرن، همانند صف‌هایی که جلوی اپل‌استورها شکل می‌گرفت...

اما اگر به عنوان رهبر کسب و کارتون، سیاست‌های درستی رو اتخاذ نکنید، حمایت مخاطب که بسیار ارزشمنده رو از دست میدید و اونوقته که مجبورید جای خالیش رو با هزینه‌ی بیشتر برای مارکتینگ پر کنید.برای رهبر شدن در نگاه مخاطبان نیاز به سیاست‌های هوشمندانه هست.

مشاوره و آموزش تخصصی کسب و کار با اوژن استوار
کتاب سفری از کارمندی به کارآفرینی