مخاطبان یاد گرفتن که چشمانشون رو روی محتوای تبلیغاتی ببندن! یعنی اگر مطلبی به نظر تبلیغاتی بیاد زود اون رو رد میکنن، یا از مکانهایی که به طور سنتی به تبلیغات اختصاص داده میشه، چشم پوشی میکنن! برای درک بهتر این مطلب عکس زیر را ببینید... این تصویر نحوهی بررسی یه صفحهی سایت توسط مخاطب هست... نواحی رو که کاربران بهش توجه کردن با هالههای رنگی مشخص کرده و همونطور که میبینید بیشترین توجه به مرکز محتوا بوده یه جورایی به اون بنرهای تبلیغاتی بغل سایت اصلا توجه نداشتن! به این اتفاق میگن banner blindness ...
حالا تکلیف چیه؟ما باید کاری کنیم که مخاطب از بین انبوهی از محتواهای تبلیغاتی مشابه، محتوای ما رو ببینه، بهش توجه کنه و به قولی به چشمش بیاد، کار سختی هست؟ بله مطمئنا هست!...
برای این منظور لازمه روشهای کلیشهای سابق رو کنار بذاریم... به جای (یا در کنار) تبلیغات مستقیم (Interruption Marketing) از تبلیغات غیر مستقیم و ربایشی کمک بگیریم. (Inbound marketing) ... عنصر خلاقیت رو به کار ببندیم و محتوایی متفاوت خلق کنیم. از در دیگری ارتباط رو با مخاطب شروع کنیم. به عنوان یه مشاور جلوش ظاهر بشیم نه یک فروشنده که سعی داره به هر قیمتی محصول و خدمتش رو بفروشه... اگر تفکر کلیشهای گذشته رو در تبلیغات و بازاریابی کنار نذاریم ، به چشم نمیایم و دیر یا زود شکست میخوریم.
جستجو و مطالعه کردن روی سه واژهی انگلیسی که در این متن اشاره شده، میتواند شروعی برای رسیدن به تبلیغی برجسته و متفاوت باشه. فرآیند بازاریابی در بازار رقابتی امروز، بدون در نظر گرفتن تبلیغات چشمگیر، عنصر Prominence عملا پول دور ریختن هست...