یک عکس می‌تونه بیش از 1000 کلمه ارزش داشته باشه. تبلیغات بر پایه‌ی تصاویر به مراتبط اثربخش‌تر از زمانی هست که یک پوستر مملو از کلمات رو به مخاطب نمایش میدیم. منطق این قانون بسیار سادست، برای درک یک عبارت، مخاطب باید اول اون رو بخونه در حالی که برای درک یک تصویر فقط باید نگاهی به اون بندازه. خوندن به زمان بیشتری نیاز داره و ما نباید انتظار داشته باشیم مردم برای خوندن تبلیغات متنی‌مون وقت بذارن!
بعضی از خصوصیات محصول برای مشتری اصل داستانه و براش اهمیت داره. اصلا کارایی و کیفیت محصول به اون خصوصیات بستگی داره، اگر هر کدوم از این ویژگی‌ها رو حذف کنیم، مشتری رو از دست میدیم و فرآیند فروش با مشکل مواجه میشه.
از اسباب‌بازی پرفروش Treasure X چیزی می دونین؟ اگر نه ویدئو زیر را مشاهده کنین. سوالی که مطرحه اینه که چی شد که این اسباب بازی ساده انقدر طرفدار پیدا کرده؟!...
مخاطبان یاد گرفتن که چشمان‌شون رو روی محتوای تبلیغاتی ببندن! یعنی اگر مطلبی به نظر تبلیغاتی بیاد زود اون رو رد میکنن، یا از مکان‌هایی که به طور سنتی به تبلیغات اختصاص داده میشه، چشم پوشی میکنن! برای درک بهتر این مطلب اسلاید دوم ببینید... این تصویر نحوه‌ی بررسی یه صفحه‌ی سایت توسط مخاطب هست... نواحی رو که کاربران بهش توجه کردن با حاله‌های رنگی مشخص کرده و همون‌طور که می‌بینید بیشترین توجه به مرکز محتوا بوده یه جورایی به اون بنرهای تبلیغاتی بغل سایت اصلا توجه نداشتن! به این اتفاق میگن banner blindness ...
اگر از ما بپرسن "تولید" یعنی چی؟ اکثرا یه جوابی تو این مایه‌ها میدیم که "تولید یا فرآوری، از اصطلاحات علم اقتصاد هست و به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات هستش".اما باید بدونیم که همه‌ی داستان تولید این نیست!