عنصر Push میگه که شما باید در فرآیند تبلیغاتیتون از مخاطب بخواهید کاری رو انجام بده مثلا این جمله که "همین الان گوشی تلفن رو بردارید و این محصول رو سفارش بدید" یا "فرم اطلاعاتی زیر رو پر کنید تا کارشناسان ما با شما تماس بگیرن" یا "اگر از اکسپلور اومدید حتما پیج ما رو فالو کنید" و... نمونه درخواستهای ما (CTA) از مشتری هستن که سعی داریم اونها رو هل بدیم به سمت انجام کاری که مد نظر ماست...
وبلاگ
کلیهی عناصری که تا اینجا بررسی کردیم و بعد از این هم براتون میگم همگی بخشی از یک "طرح" بزرگ هستن... اقدام برای تبلیغ و بازاریابی بدون برنامهریزی و داشتن طرحی جامع و کامل اشتباهه... این طرحی که ازش حرف میزنم وظیفه داره داستان کسب و کار شما رو روایت کنه... اینجوری براتون بگم که فرآیند بازاریابی در اصل داستان سرایی هست. نه بیشتر نه کمتر.
رسیدیم به یک عنصر بسیار بسیار مهم در فرآیند بازاریابی. عنصر "پشتیبانی" و ارائه خدمات پس از فروش نه تنها در متقاعد کردن مخاطب در لحظهی خرید میتونه تاثیر داشته باشه بلکه بعد از خرید هم در رسیدن به رضایت مشتری تاثیر بسزایی خواهد داشت.
هر کدوم از گروه مخاطبانی که شما در برنامهی بازاریابیتون هدف قرار میدین، برای خودشون باورها و اصول خاصی رو دارن. بخش زیادی از این باورها به جغرافیا، آداب و رسوم گذشته و فرهنگی که توش بزرگ شدن مربوط میشه، مثلا هموطنان جنوبی ما با هموطنان شمالی اگر چه مشتراکات بسیار دارن و هر دو ایرانی هستن اما اصول و باورهای فرهنگی متفاوتی نیز دارن... توجه به این تفاوتها میتونه اثربخشی پیام تبلیغاتی ما رو افزایش بده...
خاطرتون هست توی فیلم راز افراد رو تشویق میکرد تا آنچه که میخوان بدست بیارن رو تصور کنن؟ یه بابایی رو نشون میداد که روی مبل نشسته و تصور میکنه اتومبیل محبوبش رو خریده؟! این تکنیک در بازاریابی هم کارایی داره!... به عبارتی اگر مشتریان بالقوه شما تصور کنن از محصول و خدمات شما استفاده میکنن و این تصویر و پیشنمایش رو بارها در ذهن خودشون مرور کنن، احتمال خریدشون به شدت افزایش پیدا میکنه