رسیدیم به یک عنصر بسیار بسیار مهم در فرآیند بازاریابی. عنصر "پشتیبانی" و ارائه خدمات پس از فروش نه تنها در متقاعد کردن مخاطب در لحظهی خرید میتونه تاثیر داشته باشه بلکه بعد از خرید هم در رسیدن به رضایت مشتری تاثیر بسزایی خواهد داشت.
البته کیفیت و میزان پشتیبانی برای هر محصول متفاوته اما برای اینکه مخاطب به این اطمینان برسه که خرید این محصول ریسک کمی داره لازمه که در زمان خرید به او از پشتیبانی و خدمات پس از فروش بگوییم.
و بعد از خرید هم اگر مشتری نتونه از محصول به درستی استفاده کنه و نیازش برطرف نشه طبیعتا دیگه از شما خرید نمیکنه و شما رو به دیگران توصیه نمیکنه پس برای اینکه فروشهای آتی رو از دست ندیم لازمه که پشتیبانی خوبی داشته باشیم. اونم در بازار امروز که رقابت تنگاتنگی در همهی حوزهها وجود داره...
حالا که انقد پشتیبانی مهمه لازمه که زحمت و هزینهی اون رو حساب کنیم. از تجربهی خودم براتون میگم. سالها پیش که تازه برنامه نویسی رو شروع کرده بودم لازم بود برای هر پروژه حداقل یکسال پشتیبانی میدادم که بیشتر مواقع این فرآیند زمانبر و پیچیده بود... هر چقدر هم شما برنامهنویس کار درستی باشی بازم ممکنه در دراز مدت ایرادی پیش بیاد که حل اون زمان زیادی از شما بگیره... اما چون در شروع کار این زمان و هزینه حساب نشده بود، پشتیبانی پروژهها وقت زیادی ازم گرفت و در بعضی از مواقع امکان گرفتن پروژهی جدید رو از من میگرفت... یا باید مشتری فعلی رو راضی نگه میداشتم و یا پروژهی جدیدی میگرفتم... این اشتباه تقریبا یک سال تا یک سال و نیم منو درگیر خودش کرد تا تونستم سیستمی برای پشتیبانی خدماتم طراحی کنم... از این جهت خیلی مهمه که زمان و هزینهی پشتیبانی محصولاتمون رو همین ابتدای کار درست برآورد کنیم و اگر لازمه تیمی برای ارائه خدمات گردهم بیاریم.
در مقابل بعضی از محصولات و خدمات نیاز کمتری به پشتیبانی دارن مثلا در بحث آموزش و مشاوره پشتیبانی یعنی پاسخ به سوالات بعد از کلاس و طبیعتا زمان به مراتب کمتری از پشتیبانی یک پروژهی برنامه نویسی وب طلب میکنه. پس نمیشه یک قانون کلی برای پشتیبانی تعریف کرد، قطعا باید در فرآیند بازاریابی وجود داشته باشه اما کم و کیف اون با توجه به نوع بیزینس متفاوت هست.